مجید کرامتی مقدم
دکتری مدیریت ورزشی
فرصتی به نام آموزش مجازی!/ کاربران چه میگویند؟
چندی پیش بهواسطه شرایط خاص بیماری کرونا و آموزشهای مجازی چه در مدارس چه دانشگاهها بر آن شدم تا نظرات کاربران مختلف را در این زمینه جویا شوم.
این نظرسنجی را دانشجویان، مدرسین، محصلین و خانوادههایشان تشکیل میدادند که بر حسب ضرورت از روشهای غیرحضوری و آموزشهای مجازی بهرهمند شدهاند.
- ۴۹ درصد کاربران از پیامرسانهای خارجی (مشخصاً تلگرام و واتساپ) استفاده کرده بودند. (۴۵ درصد راضی ۴ درصد ناراضی)
- ۲۶ درصد کاربران از پیامرسانهای داخلی (مشخصاً بله و شاد) استفاده کرده بودند. (۱۰ درصد راضی ۱۶ درصد ناراضی)
- ۶ درصد کاربران شرایط استفاده را نداشته بودند و ۱۹ درصد نیز با وجود شرایط استفاده، میل و رغبتی برای آموزش دیدن یا آموزش دادن، نداشتند!
نتایج این نظرسنجی به خوبی نشان میدهد که کاربران با وجود فیلترینگ چندساله، دردسرهای وصل شدن و به طبع آن پایین آمدن سرعت تلگرام، باز هم این پیامرسان (و البته واتساپ که بیشتر برای تماسها صوتی و تصویری و خلاصی از فیلترینگ) برایشان در اولویت قرار دارد.
حافظهی تاریخی ما هم گواه هست که هرگاه بر خلاف جریان فرهنگی یک جامعه متوسل به زور و اجبار شدهاند، نتیجه عکس داده است، چه کشف حجاب رضاشاه چه عکس آن در جامعه فعلی، نتیجه فیلترینگ و عاقبت فیلترکنندگان هم که کاملاً مشخص است!
اگر در این مدت بخشنامههای متعدد وزارت آموزش و پرورش نبود قطعاً همین فاصله ۴۹ به ۲۶ درصدی بین پیامرسانهای خارجی به داخلی نیز بیشتر و بیشتر میشد. نکته حائز اهمیت برای مسئولان آموزش و پرورش عضویت در شبکه داخلی شاد بود تا کم و کیف آموزش و نحوه انتقال مفاهیم آموزشی!
عدم دسترسی به اینترنت و گوشیهای هوشمند از دیگر مشکلات چندماهه اخیر بود که عملاً برای آن چارهای اندیشیده نشد. تعداد مدارس کپرنشین، کلاسهای غیراستاندارد، دیوارها و سقفهای ترک افتاده، فجایع هر ساله انفجار بخاریهای نفتی، مار و عقرب گزیدگی، راههای ارتباطی و… در مناطق مختلف عشایری و محروم کشور کم نیستند که با توجه به مشکلات اقتصادی جدیتر اخیر، مناطق حاشیه و پایینشهرها هم به آن اضافه شده است.
با این تفاسیر آموزش مجازی، هوشمند سازی کلاسها، خرید گوشیهای هوشمند به نظر برای درصد زیادی از کشور امری محال است. خصوصاً برای استانهایی با آمار فلاکت بالا همچون لرستان! (بیکاری + تورم)
برای ۱۹ درصدی هم که در این نظرسنجی به عدم رغبت و شرکت در فرایند آموزش مجازی رای دادند، میتوان دلایلی را ذکر کرد؛ ۱_ اینکه آموزشهای مجازی صرفاً جهت رفع تکلیف است. ۲_ با اجبار کردن معلم و محصل به نصب و درس دادن در فلان پیامرسان نمیتوان انتظار همراهی و همکاری داشت جز مخالفت و سرپیچی. ۳_ احساس عدم امنیت و حریم خصوصی در پیامرسانهای داخلی. ۴_ پنل ضعیف، سرعتپایین انتقال مطالب و ۵_ عدم فرهنگسازی و آموزش مجازی چه برای معلمین چه دانش آموزان در کشور (مقاومت در برابر تغییر)
کاش بجای بخشنامه و اجبار و اصرار نصب فلان پیامرسان، کیفیت آموزش ملاک بود، کاش به جای هزینه وحشتناک چاپ و توزیع کتاب برای وزارت و خرید کتابهای درسی برای خانوادهها، برنامه توزیع تبلت، گوشیهای اندروید حداقلی و یا کتابخوانهای الکترونیکی در دستور کار قرار میگرفت.
تجربه هر ساله نشان داده است مبالغ نجومی چاپ کتب درسی و مجلات متعدد و فروش اجباری آنها در مدارس بدون هیچ آورده علمی مسیر اشتباهی بوده که همچنان ادامه دارد.
در چند ماه وحشتناک اقتصادی، چه خانوادههایی که در خرید گوشیهای هوشمند یا گوشیهای نیمسوز شده الکل زده و یا قدیمی که قابلیت نصب شاد را نداشتند، غمگین و شرمنده فرزندانشان نشدند و در مقابل بازار بیرحمی که با دیدن افزایش تقاضا و به بهانه تحریم و گرانی ارز چه راحت سر هم وطنش را کلاه نگذاشت!
توزیع سیمکارت رایگان هم به بهانه نصب شاد و اینترنت رایگان (!) در شهرهای قرمز کرونایی که صفهای طویل تحویل سیمکارت (همچون بورس و…) کارمند و متقاضی را آلوده کرد!
تصمیمات لحظهای و به دور از دوراندیشی نتیجهای جز این نداشته و نخواهد داشت. مافیای احتمالی در این حوزه همچون مافیای کنکور ادامه خواهد داشت و خانوادهها تاوان آن را چون گذشته خواهند پرداخت.
امیدوارم در این فرصت سه ماهی پیش رو ضمن تقویت ایرادات پیامرسانهای آموزشی برای سال تحصیلی جدید، فرهنگسازی و استفاده درست و حداکثری منابع انسانی در آموزش مجازی در دستور کار قرار بگیرد تا جامعه فرهنگی با میل و اشتیاق نسبت به نصب و استفاده از شاد رغبت پیدا کنند نه با زور بخشنامه و تهدید و خط و نشان!
آموزش مجازی در عصر حاضر امری بدیهی بود که به لطف کرونا زودتر به حقیقت پیوست، میبایست بهجای مقاومت یا فیلترینگ این تهدید را تبدیل به فرصت کنیم.